کتاب بالادست

نویسنده: دن هیث

مترجم: میثم کاشی پور

ناشر: آریانا قلم

بخشی از کتاب بالادست:

بسیار پیش می آید که در زندگی در چرخه واکنش های منفعلانه گیر کنیم. مدیریت بحران می کنیم. درگیر مسائل فوری و فوتی می شویم. باید توجهمان را معطوف به پیشگیری از آن ها کنیم.

 عزیمت به سوی بالادست

شما و رفیقتان به گلگشت رفته و کنار رودخانه ای اتراق کرده اید. ناگهان در مسیر آب فریادی می شنوید- کودکی دارد غرق می شود. هر دونفرتان،درجا، در آب شیرجه می زنید، کودک را می گیرید و به سمت کناره رودخانه شنا می کنید. هنوز نفس تازه نکرده اید که فریاد کمک خواه کودک دیگری را می شنوید. دوباره دونفری در آب شیرجه می زنید تا او را هم نجات دهید. سپس کودک دیگری را می بینید که در آب دست و پا می زند… و همین طور کودکی دیگر… و باز هم کودکی دیگر. هر دو از نفس افتاده اید. یک دفعه می بینید دوستتان از آب بیرون زده و انگار دارد جمع می کند که برود . می پرسید کجا؟ اسخ می دهد به بالای رودخانه می روم تا حساب این یارو را که دارد بچه ها را در آب می اندازد کف دستش بگذارم.