درباره کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم ترجمه احمد گلشیری:
کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم اثر سی. دی سلینجر با ترجمه آقای احمد گلشیری از انتشارات نگاه می باشد که در 232 صفحه منتشر شده است.
سلینجر به رغم محبوبیتش در مضمون و نیز در شگرد داستان نویسی، جالب ترین داستان نویس معاصر آمریکا است. از دهه ی قرن بیستم ، یعنی دوران ارنست همینگوی و اسکات فیتزجزالد، هیچ نویسنده ای همچون سلینجر، علاقه همگان را در آمریکا جلب نکرده و چون او بر قله های شهرت دست نیافته است. چندی پیش مجله معتبر تایم عکس او را روی جلد چاپ کرد و به معرفی او پرداخت. با این همه سلینجر از حضور و مطرح شدن در جامعه آمریکا سرباز زده است؛ گویی از شهرت بیزار است.
دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم مجموعه ای از نه داستان پرکششتیکی مخاطبان آثار سلینجر اند. و این جادوی داستان های نویسنده ای است که سالیان متمادی در انزوا زندگی کرد، بی هیاهو نوشت و مخاطبان پرشماری را در سراسر جهان مفتون داستان هایش کرد.
نه داستان سلینجر هنوز از آثار پرفروش ادبیات داستانی و یکی از ده کتاب کلاسیک جهان است.
بخشی از کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم:
در همین وقت نفس گرم کسی را پشت گردنم احساس کردم. سرم را برگرداندم. چیزی نمانده بود بینی ام به بینی برادر کوچک ازمه بخورد. او، بی اعتنا به من با صدای زیر کرکننده ای به خواهرش گفت: ” خانم مگلی گفت که باید بیایی چای تو تموم کنی!” پیغامش را گفت و خودش را به صندلی طرف راستم، میان من و خواهرش رساند. با علاقه ای زیاد چشم به او دوختم. با آن شلوارک قهوه ای رنگ و نیم تنه کشفباف آبی سیر و پیراهن سفید و کراوات راه راه، بسیار جذاب به نظر می رسید. او هم با چشم های سبز سیرش به من خیره شد. پرسید: ” چرا توی فیلم ها یه وری همدیگه رو می بوسن؟”
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.