درباره کتاب عشق انتقالی:
کتاب عشق انتقالی اثر زیگموند فروید و ترجمه محمد رحیمی پویا از انتشارات نگاه می باشد.
هر روانکاو تازهکاری در ابتدای مسیر خود، با انبوهی از دشواریها روبرو میشود. تفسیر تداعیها، واکاوی امر واپسرانده، و مدیریت انتقال، چالشهایی هستند که میتوانند طاقتفرسا باشند.
در ابتدای کار، تفسیر تداعیها میتواند ترسناک باشد. سیل تداعیها، آشفتگی و ابهام، و ترس از اشتباه، روانکاو را احاطه میکند. اما با گذشت زمان، مهارت تفسیر تداعیها در روانکاو پرورش مییابد و او به درک عمیقتر و دقیقتر از ذهن بیمار نائل میشود.
اما دشواریهای تفسیر تداعیها در مقایسه با چالشهای مدیریت انتقال، ناچیز هستند. انتقال، پدیدهای پیچیده و ظریف است که میتواند ثبات و کارآمدی درمان را به خطر اندازد.
مفتون شدن بیمار به روانکاو، پدیدهای رایج است. این عشق و دلبستگی، ریشه در تجارب و روابط گذشته بیمار دارد و میتواند به اشکال مختلف بروز پیدا کند.
مدیریت انتقال، نیازمند مهارت، تجربه و ظرافت است. روانکاو باید در برابر این عشق و دلبستگی، مرزهای حرفهای را حفظ کند و از آن به عنوان ابزاری برای درمان بیمار استفاده کند.
در اینجا، به چند نکته کلیدی در مورد مدیریت انتقال اشاره میشود:
- آگاهی: اولین قدم در مدیریت انتقال، آگاهی از آن است. روانکاو باید نسبت به علائم و نشانههای انتقال، حساس باشد و بتواند آنها را به درستی تشخیص دهد.
- مقابله: پس از تشخیص انتقال، روانکاو باید با آن به طور مناسب مقابله کند. این کار، نیازمند مهارت و تجربه است.
- تفسیر: تفسیر انتقال، بخش مهمی از مدیریت آن است. روانکاو باید به بیمار کمک کند تا ریشه و معنای این عشق و دلبستگی را درک کند.
- حفظ مرزها: حفظ مرزهای حرفهای، در مدیریت انتقال ضروری است. روانکاو باید از هرگونه رابطه عاطفی با بیمار خودداری کند.
بخشی از کتاب عشق انتقالی
از نگاه یک فرد عادی تحصیلکرده ( چرا که در نسبت با روانکاوی او نمونه یک فرد متمدن آرمانی است) امور مربوط به هشق با چیز دیگری قیاس پذیر نیستند؛ گویی این عشق بر صفحه ای ویژه نوشته شده که هیچ چیز دیگری روی آن جایی ندارد. از دید این فرد،اگر زنی بیمار عاشق پزشکش شده باشد، برای این فرد عادی فقط دو پیامد را می توان متصور شد: اولی که تقریبا به ندرت رخ می دهد، این است که پیوندی قانونی با در نظر گرفتن همه شرایط بین بیمار و پزشکش شکل بگیرد؛ دومی که بیشتر متحمل است، این است که پزشک و بیمار از هم جدا شوند و کاری را که با هدف درمان بیمار آغاز کرده بودند رها کنند، چنان که گویی پدیده ای طبیعی جریان کار را مختل کرده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.