درباره کتاب دل گفته ها و دل نوشته های معلم بازاریابی:
کتاب دل گفته ها و دل نوشته های معلم بازاریابی اثر پرویز درگی از انتشارات بازاریابی می باشد.
بازاریابی، مفهومی پویا و تکاملیابنده، فراتر از صرفاً فروش و تبلیغات، عبارت است از ایجاد، ارائه و مبادله ارزش با هدف جلب، حفظ و خشنودسازی مشتریان به شیوهای سودآور و پایدار و با پیشی گرفتن مستمر از رقبا. این تعریف جامع، که بر پایه دانش و تجربیات بهدستآمده شکل گرفته است، بر سه رکن اساسی استوار است: شناسایی نیازها و خواستههای مشتریان، شناساندن ارزشهای پیشنهادی سازمان به آنان، و در نهایت، دستیابی به خشنودی عمیق و پایدار در مشتریان.
در عصر حاضر، صرفاً برآورده ساختن انتظارات مشتریان دیگر ضامن موفقیت در بازار رقابتی نیست. افزایش چشمگیر تعداد شرکتها و سازمانهایی که قادر به ارائه محصولات و خدمات با کیفیت و در نتیجه، ایجاد رضایت نسبی در مشتریان هستند، این امر را به یک شرط لازم اما ناکافی برای دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل کرده است. در این میان، تنها سازمانهایی میتوانند در عرصه رقابت پیشتاز باشند که قادر به ارتقای سطح رضایت مشتریان به خشنودی و حتی وفاداری باشند.
تعامل اثربخش، به عنوان یک عامل زیربنایی حیاتی، نقش کلیدی در دستیابی به این مهم ایفا میکند. این تعامل چندوجهی، نیازمند برقراری ارتباط و همافزایی بین ابعاد مختلف سازمان و محیط پیرامونی آن است. این ابعاد شامل موارد زیر میشود:
- نگرش دوسویه بین درون و بیرون سازمان: درک عمیق از نیازها و بازخوردهای بازار و تطبیق استراتژیها و فرآیندهای داخلی بر اساس آن.
- اهداف بلندمدت و کوتاه مدت: ایجاد تعادل و همسویی بین اهداف استراتژیک بلندمدت و اقدامات تاکتیکی کوتاهمدت.
- نیمکره راست و چپ مغز: بهرهگیری همزمان از تفکر خلاق و شهودی (نیمکره راست) و تفکر منطقی و تحلیلی (نیمکره چپ) در فرآیندهای تصمیمگیری و نوآوری.
- ایدههای افراطی و اقدام عملی: تشویق تفکر نوآورانه و جسورانه در کنار قابلیت تبدیل این ایدهها به برنامههای عملی و قابل اجرا.
- حوزه اندیشه و حوزه عمل: ایجاد پیوند و یکپارچگی بین تفکر استراتژیک و اجرای عملیاتی برنامهها.
- گسترش فضای اعتماد: ایجاد و تقویت اعتماد در روابط با مشتریان، کارکنان، تامینکنندگان و سایر ذینفعان.
علاوه بر این، ضرورت انکارناپذیر وجود دارد که سازمانها با درسگیری از گذشته و پیشبینی نسبی آینده از طریق تحلیل روندها و تغییرات بازار، تصمیماتی با ریسک آگاهانهتر اتخاذ نمایند تا بتوانند بهرهوری خود را در زمان حال به حداکثر برسانند.
در این راستا، بازنگری مستمر در نوع نگاه و شیوههای اجرایی که در گذشته عامل موفقیت بودهاند، امری ضروری است. سازمانها باید با اقتضائات عصر حاضر سازگار شده و اثربخشی رویکردهای پیشین خود را مورد راستیآزمایی قرار دهند. باید به این نکته مهم توجه داشت که آنچه موفقیت کنونی را رقم زده است، لزوماً ضامن موفقیت در آینده نخواهد بود.
در نهایت، دستیابی به توفیق در عصر حاضر مستلزم اتخاذ یک نگاه سیستمی، جامع و همهجانبه به کسبوکار و محیط پیرامونی آن، همراه با ریسکپذیری آگاهانه و محاسبهشده است. سازمانهایی که بتوانند این اصول را در استراتژیها و عملیات خود نهادینه کنند، شانس بیشتری برای دستیابی به موفقیت پایدار در بازار رقابتی خواهند داشت.



دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.