کتاب تله نصیحت

درباره کتاب تله نصیحت:

کتاب تله نصیحت اثر مایکل بانگی استاتیر و ترجمه سهند حمزه ئی از انتشارات آریانا قلم می باشد که در 192 صفحه منتشر شده است.

داشتن هیولای نصیحت بخشی از طبیعت انسان است. هیولای نصیحت سعی می‌کند به روش خودش کمک کند. خلاصی از تلۀ نصیحت و رام کردن هیولای نصیحت کار راحتی نیست. باید شیوه‌ای را که سال‌ها مطابق آن رفتار کرده‌اید، تغییر اساسی دهید. نمی‌توانید از دستش خلاص شوید؛ اما می‌توانید رامش کنید تا کمتر مجبور به ادامۀ این رفتارتان شوید؛ این رفتاری که نه براي خودتان سودمند است و نه براي شخصی که می‌کوشید راهنمایی‌اش کنید.

اما کتاب تلۀ‌ نصیحت بررسی می‌کند که چرا غلبه بر عادت نصیحت کردن اینقدر سخت است. نصیحت‌کردن چطور هم نصیحت‌کننده و نصیحت‌شونده را خسته می‌کند. به جای نصیحت‌کردن چه‌کار می‌توان کرد و چطور می‌توان بر عادت نصیحت‌کردن غلبه کرد و به مربی بهتری تبدیل شد.

بخشی از کتاب تله نصیحت اثر مایکل بانگی استانیر:

قبول کنید، ملاقات های یک به یک متعارف ممکن است تجربه دلسرد کننده ای باشند. ممکن است این جور ملاقات ها به سادگی به گزارش دهی تشریفاتی تبدیل شوند که، راستش را بخواهید، حوصله هر دو طرف مکالمه را سر می برند. شما یک جورهایی می خواهید بدانید مخاطبتان دارد چه کار می کند. او می خواهد بهتان اطمینان خاطر بدهد که همه چیز خوب است و خودش فرد با صلاحیتی است که سخت کار می کند، ولی از ” ثابت کن!” مستتر در مکالمه خوشش نمی آید. وقت باارزش هردوتان را برای پرداختن به این گزارش ها هدر ندهید؛ روش های زیاد دیگری هست تا اعضای تیمتان شما را در جریان پیشرفت کارشان قرار دهند. اگر مربی وار رفتار کنید، می توانید روح تازه ای در چنین ملاقات هایی بدمید.

دستور جلسه متعارف را، که به نوعی جلسه را مختل کرده است، ول کنید و این طور شروع کنید: ” به چی دارید فکر می کنید؟” اگر فکر می کنید این تغییر رویه بزرگ است، می شود از قبل به طرف مقابل اطلاع بدهید که می خواهید چه کار کنید تا غافلگیر نشود و خشکش نزند. وقتی موضوع را با شما در میان می گذارد، سعی کنید حداقل در همان لحظه راه حل ندهید. چیز دیگری بپرسید؛ مثلا: ” مشکل اصلی شما الان چیست؟” ببینید قبل از اینکه مجبور شوید ایده یا نظری را مطرح کنید، تا کجا می توانید مکالمه را به همین صورت جلو ببرید.